به گزارش خبرنگار مهر، کشور افغانستان در ماههای اخیر شاهد افزایش درگیری ها میان نیروهای امنیتی دولت افغانستان و گروه طالبان است. از سوی دیگر داعش نیز در شمال افغانستان فعال شده است. مرگ ملا عمر و انشقاق در صفوف طالبان باعث افزایش درگیریها شد و مذاکرات صلحی که بین دولت و طالبان در جریان بود را در هاله ای از ابهام فرو برد. مذاکراتی که به نظر می رسد از سوی ملا اختر منصور سرکرده جدید طالبان دوباره پیگیری خواهد شد.
در گفتگو با «وحید مژده»، کارشناس مسائل سیاسی افغانستان و از مقامات سابق طالبان به بررسی تحولات اخیر افغانستان پرداخته ایم که در ادامه می آید.
آقای عبدالرشید دوستم معاون رئیس جمهوری افغانستان خود به شخصه عملیات نیروهای افغانستان در شمال این کشور را رهبری کرد و باعث خروج طالبان از مناطقی نیز شد. اما با رفتن او طالبان دوباره کنترل را در اختیار گرفت دلایل این امر چه بود؟
مواضع طالبان در برخی نقاط افغانستان کاملا مستحکم است و از طرفی مردم افغانستان از دولت وحدت ملی آزرده هستند؛ طالبان از این مساله استفاده کرده و در شمال نیز نفوذ کردند.
دولت وحدت ملی نتوانست توقعاتی را که مردم در شمال و در سرتاسر افغانستان داشتند را برآورده کنند و طالبان خود را به شمال رساندند و با مردم ارتباط برقرار کردند.
آنچه در شمال می بینیم نشان از نارضایتی مردم از دولت است. آقای دوستم نیز که به شمال افغانستان رفت کارش بیشتر شبیه یک مانور نظامی بود نه عملیات نظامی. به همین دلیل وقتی که دوستم از شمال خارج شد طالبان دوباره برگشتند چون می دانستند نیروهایی که دوستم با خود برده است نمی توانند در آنجا بمانند. اگر صد بار دیگر هم این مساله تکرار شود فایده ای ندارد جر اینکه تلفات نیروهای دولتی بیشتر می شود.
به نظر شما امنیت شمال برقرار خواهد شد؟
من فکر می کنم جنگ شمال وضع افغانستان را دگرگون کرده است. در گذشته اینطور فکر می شد که جنگ افغانستان یک جنگ قومی است و طالبان خواستند نشان بدهند که این جنگ فراتر از یک جنگ قومی است. آنها در شمال و جنوب از حمایت برخوردار هستند. در غیر از مناطق ازبک نشین، در بدخشان نیز اوضاع بسیار وخیم است.
غیر از طالبان و پاکستان، آیا نیروهای غربی در ناآرامی های شمال دست دارند؟
روی این مساله بسیار بحث شده است. بسیاری از نمایندگان مردم شمال در پارلمان ادعا کرده اند که به نیروهای طالبان سلاح می رسد.
فکر میکنم خیلی کم اتفاق می افتد که طالبان از خارج سلاح به دستشان برسد. بیشتر سلاح های طالبان از داخل تامین می شود و با ارائه پول سلاح می خرند. در برخی مواقع نیز یک تاکتیک به کار می برند که یک مقر و پایگاه را تصرف می کنند و خود را مجهز می کنند و دوباره عقب نشینی می کنند.
امروز همان سلاح هلایی که در دست نیروهای افغانستان است، همان سلاح ها را طالبان نیز در اختیار دارند.
وضعیت کشورهای آسیای میانه در خصوص مسأله مبارزه با تروریسم را چگونه ارزیابی می کنید و به نظر شما آمریکا برنامه ای برای کشورهای آسیای میانه دارد؟
جنگ هایی که بعد از فروپاشی شوروی به وجود آمد بیشتر جنگ های نیابتی است. مثلا در سوریه بسیاری از کشورها دخیل هستند و هر کشوری سعی می کند طرف مقابل را به چالش بکشد. در افغانستان نیز همین طور است و کشورهای آسیای میانه هر کدام منافع و نگرانی های خاص خودشان را دارند.
ما وقتی جنگ افغانستان را ارزیابی می کنیم باید در نظر گرفته شود که چه عواملی سبب این درگیری ها شده است. حتی در فاصله های دورتر روسیه و ترک ها هر کدام در جستجوی منافع خودشان هستند.
گفته می شود آمریکا سعی دارد روسیه را در شمال افغانستان منزوی کند. نظر شما چیست؟
با توجه به اینکه در این اواخر ما می بینیم که حتی در سوریه هم نیروهای روسیه حضور پیدا کرده است متوجه می شویم که ارتباط روسیه و ناتو در حال خراب شدن است. در چنین وضعیتی ما شاهد این هستیم که آمریکایی ها کوشش کنند روس ها را درگیر کنند و آسیای میانه را ناامن نمایند تا این منطقه ای که روس ها آن را به حیاط خلوت خود تشبیه می کنند ناامن شود.
این چیزی است که ما الان شاهد هستیم. رفتن داعش به افغانستان و بعد از آن جریاناتی مانند جنگ داعش و طالبان تمام اینها نشانه تغییر شکل جنگ در افغانستان و رفتن جنگ به آسیای میانه است.
رفتن آقای دوستم به شمال نیز بیشتر یک اطمینان برای آسیای میانه بود. وی می خواست به آسیای میانه اطمینان بدهد که ما می توانیم از مرزهای شما دفاع بکنیم. در افغانستان مساله دوام جنگ است و مساله صلح مطرح نیست و لذا نمی توان در آینده ای نزدیک انتظار صلح داشت.
شما فکر می کنید رفتن آقای دوستم به شمال یک امتیازگیری از آسیای میانه بوده است؟
بله. شایعات زیادی مطرح است که قبل از رفتن آقای دوستم به شمال، وی تماس های زیادی با دیپلمات های کشورهای مختلف داشته است و بعد از اینکه به شمال رفت به آنها اطمینان داد که ما در افغانستان هستیم و از مرزها دفاع می کنیم.
توانایی داعش در ایجاد تحولات در افغانستان و نیز تاثیر این گروه بر منطقه چگونه است؟
داعش تلاش بسیاری دارد تا جنگ افغانستان را به یک جنگ مذهبی تبدیل کند و تا جنگ افغانستان مذهبی نشده باشد داعش در افغانستان شانسی نخواهد داشت. بنابراین تلاش بسیاری در مذهبی کردن جنگ راه افتاده و در مقابل طالبان می خواهند مانع این کار شوند. پس در آینده داعش تلاش خواهد کرد جنگ و عملیات تروریستی را داخل مناطق شیعه نشین بکشاند تا به این ترتیب به نحوی جنگ افغانستان شبیه جنگ سوریه شود.
در سوریه و عراق هم داعش زمانی توانست کاری انجام دهد که عقده های مذهبی بین شیعه و سنی ایجاد شد و به این ترتیب داعش توانست در آنجا پایگاه پیدا کند و آنجا را تحت تسلط خود در آورد.
تلاش هایی هم که از طرف پاکستان برای چند پارچه ساختن طالبان وجود دارد یک برنامه کاملا حساب شده است تا طالبان به طرف داعش بروند. این حرکت ها در افغانستان به راه افتاده و کوشش این است که جنگ مذهبی شود. تبلیغاتی که داعش در پاکستان می کنند این است که طالبان از ایران کمک می گیرند و ملا منصور را متهم به ارتباط با ایران می نمایند. پس وضعیت طوری است که اگر مردم افغانستان در این شرایط هشیاری خود را حفظ نکند ملت به اوضاعی دچار خواهد شد که کنترلش ممکن نیست.
در این شرایط ما دولت یکدست نیز نداریم. در افغانستان فقط یک راه باقی مانده است و آن این است که تمام توان خود را جمع کند و به طرف صلح برود.
شما از اختلافات میان طالبان یاد کردید. طالبان با هم اختلاف نظر دارند و جنگ هم میان آنان صورت گرفته است. آینده طالبان را چطور ارزیابی می کنید؟
متاسفانه رسانه ها بدون اینکه خیلی از مسائل را در نظر داشته باشند مطالبی را مطرح می کنند. تا جایی که من اطلاع دارم تعداد افرادی مسلحی که در کنار ملا منصور دادالله است تعدادشان بین 14 تا 24 نفر است که اینها هم از قوم خودش است. افراد دیگری به آنها نپیوستند و پاکستان ازبک ها را به آسیای میانه فرستادند تا او را تقویت کنند.
مساله جنگ کاملا دروغ است و اصلا جنگی صورت نگرفته است. کسانیکه در رابطه با این جریانات صحبت می کنند اطلاع درستی ندارند و لذا سردرگمی به وجود می آید. البته اختلافات هست اما جنگی میان طالبان صورت نگرفته است.
کسانی که می گویند ما مخالف رهبری طالبان هستیم ده سال پیش هم مخالف بودند. اینها همان کسانی هستند که در زمان ملا عمر هم با طلالبان نبودند و الان هم همان افراد هستند. فکر می کنم درک صحیحی از جریانات وجود ندارد.
این اختلافات می تواند به داعش کمک کند؟
اگر طوری شود که یک جمع کثیری از طالبان صف طالبان را ترک کنند و به داعش بپیوندد امکان دارد. اما آیا چنین چیزی خواهد شد؟!
داعش گروهی است که هرجایی رفته است مردم بر ضد آن قیام کرده اند. در شرق افغانستان مردم قیام کرده اند و تلاش های مردمی علیه داعش شکل گرفته است. کسانی که تا به حال به داعش پیوسته اند یک عده طالبان پاکستانی و افراد حکمتیار بوده اند.
نظر شما